اندیشه ی شهید مطهری ...

...the idea of ​​martyr Motahari
اندیشه ی شهید مطهری ...

اگر از طبیعت عروج نکنی و از دامن این مادر برنخیزی و بالا نیائی، درطبیعت می مانی.
یک موجود طبیعی می شوی
"ثمَّ ردَدناه اَسفَلَ السافلین"می شوی
و دیگر " الّاالذین امنوا و عَملوالصّالحات" نیستی، دراسفل سافلین می مانی.اگر انسان در
اسفل سافلین که طبیعت است محبوس بماند به این معنا که از حد طبیعت بالا نرود این
امر در دنیای دیگر جهنم اوست .
"فاُمُه هاویه "
مادرش همان جهنم است.

***الهی و ربی من لی غیرک.....***

نویسندگان

۳۴ مطلب توسط «andishe اندیشه» ثبت شده است

شنبه, ۲۹ فروردين ۱۳۹۴، ۰۵:۱۷ ب.ظ

مسدود شدیم

به نام ناز بی نیاز 

سلام و عرض احترام

دوستان گرامی 

این وبلاگ تا اطلاع ثانوی مسدود خواهد بود...


حلال کنید


یازهرا


ازتون التماس دعا داریم فقط ...

۲۸ نظر موافقین ۰ مخالفین ۲ ۲۹ فروردين ۹۴ ، ۱۷:۱۷
andishe اندیشه
سه شنبه, ۵ اسفند ۱۳۹۳، ۰۵:۱۶ ب.ظ

ریشه ی اخلاق فردی و اجتماعی

انسان در زندگی خود، چه فردی و چه اجتماعی نیاز دارد به یک سلسله هدفهای غیرمادی.

قدر مسلم است که هر مکتب احتماعی نیازمند است به یک سلسله هدفهای مشترک برای افراد.

چون اگر هدفها مشترک نباشد ،زندگی اجتماعی به مفهوم واقعی ،یعنی زندگی تشکیلاتی امکانپذیر نیست.

زیرا معنی زندگی اجتماعی، همکاری است و همکاری در زمینه ی هدف های مشترک امکانپذیر است .

اگر هدفِ مشترک در کارها نباشد،امکان همکاری میان افراد نیست .

هدف مشترک اعم است از هدف مادّی و معنوی .

ممکن است هدفِ مشترکِ افرادی ،هدف مادی  باشد ،نظیر شرکت های تجاری و صنعتی که افراد تشکیل می دهند.

یک عده سرمایه دار جمع می شوند و یک شرکت تجاری یا صنعتی تأسیس می کنند؛

و یا یک نفر صاحب سرمایه و یک یا چند نفر صاحب بازو باهمدیگر قرارداد می بندند،

کار و بازو از یک نفر و سرمایه از دیگری ؛ و بعد کار مشترکی انجام می دهند.

پس هدف مشترک ،اعم است ؛ولی جامعه ی انسانی را صرفا از طریق و به شکل یک 

شرکت نمیشود اداره کرد؛یعنی امکان پذیر نیست که اساس زندگی اجتماعی بشر،

فقط یک شرکت بزرگ باشد،البته در نظر ما نمیشود.

والّا فرضیه ی بعضیها بر همین اساس است..

نظریات مختلف درباره ی ریشه ی اخلاق اجتماعی 

1-نظریه ی راسل : منافع فردی

2-الغای مالکیت فردی ...


                                                                        به یاری خدا،ادامه دارد.....


پی نوشت: 

به یاری خدا، راهیِ سرزمین های نور " شلمچه و هویزه " هستیم   ...       

                                                                                                                     **التماس دعا**


۱۵ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰۵ اسفند ۹۳ ، ۱۷:۱۶
andishe اندیشه
شنبه, ۲۵ بهمن ۱۳۹۳، ۱۱:۴۵ ق.ظ

سعادت انسان را خدا تامین می کند

انسانِ قرآن، موجودی است که سعادتش را جز خدا چیز دیگری نمی تواند تامین کند .یعنی انسان ،موجودی

آفریده شده است که آنچه میتواند خلائی را که از سعادت دارد پر کند و رضایت کامل او را تامین و او را سیر 

نماید، جز ذات پروردگار نمی باشد.

"الذینَ آمنوا و تَطمَئنُ قُلوبُهُم بِذِکراللهِ اَلا بذکرِاللهِ تَطمئنُ القُلوب "

همان کسانی که ایمان دارند و دلهایشان به یادکردن خدا آرام می گیرد .بدانید که دلها فقط به یاد خدا

 آرام می گیرد.

این،عجیب معجزه و تعبیری است 

آنها که ایمان آورده اند و دلهاشان با یاد خدا آرام گرفته است .

در اینجا یک امر اثباتی ذکر شده است که دلهاشان به یاد خدا آرام می گیرد و دل انسانهای دیگر به یاد 

چیزهای دیگر آرام می گیرد ،ولی آن چیزهای دیگر را نفی می کند و "الا" ی تنبیه می آورد.آگاهی و هوشیاری

 می دهد و خبر مهمی را اعلام میکند .

بنابراین ؛ این جمله یعنی تنها به یاد خدا بودن و غیر خدا را فراموش کردن ،آرامش دلهاست ،قلب مضطرب و

 کاوشگر بشر را و سعادت او را فقط خدا تامین می کند

و هر چیز دیگر ،امر مقدمی است ،یعنی یک منزل از منازل بشر است ،نه سرمنزل نهائی 

لذا عبادت هم چنین است 

می فرماید:

اَقِم ِ الصَّلوةَ لِِذکری ..برای یاد کردن من ،نماز به پاکن 

هدف ؛ذکر است 

و آیه ی " انَّ الصَّلوةَ تَنهی عَنِ الفَحشاء و المُنکَر... نماز ،از بدکاری و ناروائی باز می دارد و یاد کردن

 خدا مهمتر است.خاصیت نماز را بیان می کند و برای هدفش می گوید " وَلَذکراللهِ اَکبَر.

اسلام،انسان را برای عبادت و تقِّرب به خدا و آشنائی و ذکر او می داند و البته در همین جا،قدرت 

هم برای انسان پیدا می شود.ولی علم و قدرت به اشیاء نیز مقّدمه است ،نه اصل

و هم چنین است تزکیّه ی نفس 

همه ی اینها هدف ثانوی است ،هدف است برای یکی و وسیله است برای دیگری


پی نوشت:

ببخشید چون مباحث رو از اول و بصورت پیوسته میاریم،این پست تکراری شد!

 " خطاب به خودمان هم "

سریال همه چیز آنجاست ،خیلی نکات مثبت داشت ،فقط چرا ارتباط محرم نامحرم فیلمها هرروز داره کمرنگتر میشه؟!

مخصوصا مدل حرف زدن و نگاه کردن زن وشوهرهای فیلم به همدیگه!

به فکر حریم افراد جامعه باشیم لطفا ...

دلیل دیرنوشت پست مان: خرابی لپ تاپ :-)

۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۵ بهمن ۹۳ ، ۱۱:۴۵
andishe اندیشه
يكشنبه, ۲۸ دی ۱۳۹۳، ۱۲:۵۴ ب.ظ

منطق دوم

منطق دوم ،درست عکس منطق قبلی است 

و آن اینکه ،شناخت خدا هدف اصلی است ،عبادت خدا هدف اصلی است و عدالت ،هدف ثانوی است .

برای اینکه بشر در این دنیا بتواند به معنویت فایز و واصل شود،باید در دنیا زندگی کند و زندگی بشر جز در 

پرتو اجتماع امکان پذیر نیست و زندگی اجتماعی جز در پرتو عدالت استقرار پیدا نمی کند .

پس قانون و عدالت، همه مقدمه ی این است که انسان بتواند در این دنیا ، باخیال راحت خدا را عبادت کند .

اگر این نباشد ،عدالت هم هیچ ارزشی ندارد .


بنابراین مسائل اجتماعی که امروز برای آنها اینقدر اهمیت قائل هستیم و آنها را در زمینه ی عدالت طرح می کنیم 


هدف انبیاء"علیه السلام" هستند ،ولی نه هدف اولی ؛ بلکه هدف ثانوی ، یعنی مقدمه اند برای هدف دیگر ...

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ دی ۹۳ ، ۱۲:۵۴
andishe اندیشه
يكشنبه, ۲۸ دی ۱۳۹۳، ۱۲:۴۸ ب.ظ

منطق اول..

ما در واقع سه منطق داریم و باید ببینیم کدامیک راباید پذیرفت؟

1-منطق اول: هدف از بعثت انبیاء"علیه السلام" ،فقط برقراری عدالت در میان مردم و در واقع زندگی

سعادتمندانه ی مردم در همین دنیاست ،و مسأله ی معرفت و ایمان به خدا و ایمان به معاد،تمامأ 

مقدمه است ،زیرا عدالت برقرار نمی شود . مگر اینکه مردم به خدای خود آشنا شوند و به معاد ایمان پیداکنند .

پس 

ایمان ، مقدمه ی عدالت است ...
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ دی ۹۳ ، ۱۲:۴۸
andishe اندیشه

آیا هدف اصلی خلقت و بعثت انبیاء شناخت خداست یا عدالت اجتماعی؟

در اینجا دو فرض می توان ذکر کرد .

یکی اینکه هدف اصلی ،برقراری عدالت در میان مردم است.ولی همچنان که امثال ابوعلی سینا استدلال کرده اند، 

عدالت واقعی در میان مردم برقرار نمی شود،مگر اینکه قانون عادلانه ای در میان آنها باشد و قانون عادلانه به 

دوجهت از طرف بشر قابل معرفی نیست .

1- بدین جهت که بشر قادر نیست حقیقت را تشخیص بدهد ،زیرا نمی تواند خود را از اغراض تخلیه کند .


2- قانون ساخته ی بشر،ضامن اجرا ندارد 

و چون طبع بشر ،بر مقدم داشتن بر غیر است و با قانون ،تا آنجا که به نفعش است می سازد و هر جا که بر 

ضررش است ،آنرا طرد می کند .

بنابراین قانون باید به گونه ای باشد که بشر در مقابل آن خضوع داشته باشد و چنین قانونی جز اینکه از سوی

خدا باشد و بشر در عمق وجدانش از مخالفت با آن بترسد ،راهی ندارد 



پس ،برای اینکه عدالت برقرار شود قانون عادلانه لازم است و قانون عادلانه باید از طرف خدا باشد و برای

 اینکه قانون عادلانه ضمانت اجرائی داشته باشد ،باید پاداش و کیفری از سوی خدا وضع شود  و برای اینکه

 مردم به این پاداش و کیفر ایمان پیداکنند ،باید خودِ خدا را بشناسند.

پس شناختن خدا به چند واسطه مقدمه شد برای برقراری عدالت .

حتی میتوان کفت : عبادت برای این مقرر شد که مردم مقنن ،قانون را فراموش نکنند و ارتباطشان همواره 

با او برقرار باشدو به یادشان باشد که خدائی دارند و مراقب آنهاست .

و همان خداست که قانون عادلانه را میان آنها وضع کرده است ...

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ دی ۹۳ ، ۱۲:۰۱
andishe اندیشه
دوشنبه, ۸ دی ۱۳۹۳، ۰۲:۰۵ ب.ظ

عدالت اجتماعی ،هدف دیگرانبیاء

دریک آیه ی دیگر ،در کمال صراحت چیز دیگری به عنوان هدف بعثت انبیاء "علیه السلام" معرفی شده است 

و آن ،عدالت اجتماعی است .

لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنزَلْنَا الْحَدِیدَ فِیهِ بَأْسٌ شَدِیدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ

به تحقیق ،پیامبران خویش را با دلائل روشن خود فرستادیم و با ایشان ،کتاب و مقیاس حق نازل کردیم،برای اینکه مردم به 

عدالت قیام کنند و آهن را نازل کردیم که در آن صلابت شدید و منفعت ها،برای مردم است .


این آیه چنین بیان می کند که پیامبران خود را عموما با شواهد و دلایل روشن فرستادیم و همراه آنان کتاب و معیار 

(منظور،قانون است یا چیز دیگر)،فرستادیم،

برای اینکه مردم به عدالت قیام کنند و امر عدالوت در میان مردم رایج شود و پا بگیرد.

طبق این حساب ،هدف و آرمان پیغمبران و بعثت آنان که کاری از کارهای خدا است و هدف می خواهد و بی هدف 

نمی تواند باشد چیست؟

در این آیه ،قرآن می گوید: این بعثت برای برقراری عدالت در میان مردم است 


                                                                      به یاری خدا ادامه دارد...

۶ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ دی ۹۳ ، ۱۴:۰۵
andishe اندیشه
سه شنبه, ۲ دی ۱۳۹۳، ۰۳:۳۸ ب.ظ

فلسفه ی آمدن پیامبران

در مسئله ی اینکه پیغمبران ،برای چه آمده اند ،قرآن تعبیرات گوناگون دارد .در یک جا می گوید: 


" یا ایّها النّبی اِنّا ارسلناک شاهدأ و مبشرأ و نذیرأ و داعیأ الی اللّه باذنهِ و سراجأ منیرأ " 


ای پیامبر! ما،تو را گواه و بشارت دهنده و بیم رسان فرستادیم که دعوت کننده ی بسوی خدا ،به اذن او ؛ 

و چراغ فروزان باشی 


تو را فرستادیم که گواه باشی ( به همان معنا که در قرآن آمده ). پیغمبر ،گواه بر اعمال امت است 

و مبّشر (نوید دهنده )؛ نسبت به کارهای خوب که پیغمبران دعوت کرده اند، و نذیر( ترساننده) ؛در مورد کارهای بد ،

و دعوت کننده به سوی خدا.


تو را فرستادیم که مردم را به خدا دعوت کنی . و این ،خود غایت است .

یا در جاههای دیگر درباره ی بعضی یا همه ی پیامبران " علیه السلام " می فرماید :

" لِیُخرِجُهُم مِنَ الظُّلُماتِ الیَ النّور " 

به یک تعبیر کلی که مردم را از تاریکی ها بیرون ببرد و وارد نور بکند.


پس در بعضی تعبیرات کاملا روشن است که مردم دعوت شده اند تا با خدا آشنا بشوند ،

پیغمبران حلقه ی اتصال میان مخلوق و خالق و روابط این دو هستند ..


۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۹۳ ، ۱۵:۳۸
andishe اندیشه
يكشنبه, ۳۰ آذر ۱۳۹۳، ۱۲:۳۲ ب.ظ

هدف خلقت از دیدگاه قرآن"2"

در آیاتی که قرآن،انسان های کامل را توصیف میکند ، یا از زبان انسانهای کامل سخن می گوید ،آنها را اینطور ،

معرفی میکند که آنها هدف زندگی را خوب درک کرده اند و روی همان هدف هم کار میکنند و گام بر میدارند.


از زبان ابراهیم " علیه السلام" می گوید: 

وجَّهتُ وَجهیَ للّذی فَطَرَالسّمواتِِ والارضَ حنیفأ و ما انا من المُشرکین

من جان خویش (وجهه ی خویش )را متوجه کسی کرده ام که آسمان ها و زمین را پدید آورده و من ،از مشرکان نیستم.


" اِنََّ صَلاتی و نُسُکی و مَحیایَ و مَماتی لِلّه رَبِّ العالَمین "

نماز و عبادت و زندگی و مرگ من ،برای خداست که پروردگار جهانیان است.


و این توحیدِ قرآن ،تنها ،یکی توحیدِ فکری نیست که انسان؛ فقط از نظر فکر معتقد باشد که مبدأ و خالق عالم یکی

 است ،بلکه توحید؛ در مرحله ی خاصِ انسان هم هست .یعنی انسان از نظر اعتقاد ،معتقد باشد که خالق عالم،

یکی بیش نیست و از نظر هدف هم ، برسد به آنجا که ،آنچه سزاوار است که انسان ،تنها هدف خود قرار بدهد ،

همان او است و بس .


و طبعأ سایر هدف ها زاییده و منبعث از این هدف خواهند بود ،یعنی هیچکدام استقلال و اصالت نداشته و همه ،

مولود این هدف اند.


پس در اسلام ،همه چیز بر محور خدا دور می زند ؛چه از نظر هدف بعثت انبیاء و چه از نظر هدف زندگی یکی فرد.

حال این مطلب را که قرآن ،هدف خلقت را عبادت می داند ،بررسی میکنیم .

در مورد انسان کامل که هدف از زندگی اش چیست ،از زبان ابراهیم "علیه السلام " می گوید :

"اِنََّ صلاتی و نُسُکی و مَحیایَ و مَماتی لِلّه رَبِّ العالَمین "

اخلاص مورد نظر است .

عبد مخلص که حاکمی جز اندیشه ی خدا در وجود او نیست ...


                                                                               *** بیاری خدا ادامه دارد...التماس دعا ***



۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ آذر ۹۳ ، ۱۲:۳۲
andishe اندیشه
شنبه, ۲۹ آذر ۱۳۹۳، ۱۱:۱۶ ق.ظ

هدف خلقت از دیدگاه قرآن "1"

ولی ما در قرآن،هیچ یک از این حرفها را نمی بینیم و به این صورت نیست. در قرآن،یکجا تصریح میکند:


"وَمَا خَلَقتُ الْجِنَّ وَالانس… و جنیان و آدمیان را نیافریدم،مگر برای اینکه عبادتم کنند".


واین ممکن است برای فهم ما خیلی ثقیل باشد که آخر،عبادت،چه فایده ای برای خدا دارد؟

عبادت،که نمیتواند برای او فایده ای داشته باشد و چه فایده ای برای بشر دارد که بشر خلق بشود 

که خدا را عبادت بکند، ولی به هرحال،قرآن ،این مطلب را در کمال صراحت ذکرکرده؛

یعنی عبادت را به عنوان غایت خلقت ذکر نموده است.

ما هرگز در قران به این منطق برخورد نمیکنیم که انسان ،آفریده شده است که هرچه بیشتر بداند و هرچه بیشتر 

بتواند،تا اینکه انسان،وقتی دانست و توانست،خلقت به هدف خود رسیده است."دوپست قبل"


بلکه،انسان،آفریده شده است که خدا را پرستش کند و پرستش خدا ،خود،هدف است.


اگر انسان بداند و هر چه بیشتر بداند و هرچه بیشتر بتواند؛ ولی مسئله ی شناخت خدا که مقدمه ی پرستش است و

عبادت خداوند در میان نباشد،بسوی هدف خلقت گام برنداشته است و از نظر قرآن،سعادتمند نیست.


از نظر قرآن،انبیاء آمده اند ،برای اینکه بشر را به سعادت خودش که غایت سعادت از نظر آنها پرستش خداوند است،

برسانند.


طبعأ به این معنا در منطق اسلام ،هدف اصلی از زندگی ،جز معبود چیز دیگری نمیتواند باشد.

یعنی قرآن میخواهد انسان را بسازد و میخواهد به او هدف و آرمان بدهد ،

و هدف و آرمانی که اسلام میخواهد بدهد،فقط خداست وبس.

و هر چیز دیگری،جنبه ی مقدمی دارد ،,نه جنبه ی اصالت و استقلال و هدف اصلی.

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ آذر ۹۳ ، ۱۱:۱۶
andishe اندیشه