ریشه ی اخلاق فردی و اجتماعی
انسان در زندگی خود، چه فردی و چه اجتماعی نیاز دارد به یک سلسله هدفهای غیرمادی.
قدر مسلم است که هر مکتب احتماعی نیازمند است به یک سلسله هدفهای مشترک برای افراد.
چون اگر هدفها مشترک نباشد ،زندگی اجتماعی به مفهوم واقعی ،یعنی زندگی تشکیلاتی امکانپذیر نیست.
زیرا معنی زندگی اجتماعی، همکاری است و همکاری در زمینه ی هدف های مشترک امکانپذیر است .
اگر هدفِ مشترک در کارها نباشد،امکان همکاری میان افراد نیست .
هدف مشترک اعم است از هدف مادّی و معنوی .
ممکن است هدفِ مشترکِ افرادی ،هدف مادی باشد ،نظیر شرکت های تجاری و صنعتی که افراد تشکیل می دهند.
یک عده سرمایه دار جمع می شوند و یک شرکت تجاری یا صنعتی تأسیس می کنند؛
و یا یک نفر صاحب سرمایه و یک یا چند نفر صاحب بازو باهمدیگر قرارداد می بندند،
کار و بازو از یک نفر و سرمایه از دیگری ؛ و بعد کار مشترکی انجام می دهند.
پس هدف مشترک ،اعم است ؛ولی جامعه ی انسانی را صرفا از طریق و به شکل یک
شرکت نمیشود اداره کرد؛یعنی امکان پذیر نیست که اساس زندگی اجتماعی بشر،
فقط یک شرکت بزرگ باشد،البته در نظر ما نمیشود.
والّا فرضیه ی بعضیها بر همین اساس است..
نظریات مختلف درباره ی ریشه ی اخلاق اجتماعی
1-نظریه ی راسل : منافع فردی
2-الغای مالکیت فردی ...
به یاری خدا،ادامه دارد.....
پی نوشت:
به یاری خدا، راهیِ سرزمین های نور " شلمچه و هویزه " هستیم ...
**التماس دعا**