حقیقت زهد (3)
علاقه به امور دنیا،علاقه به زن و فرزند و مال و ثروت و جاه و قدرت،سنت و فطرت الهی است ، وسیله ی گردش و چرخش زندگانی این
جهاناست ؛اگر این علائق گرفته شود از بشر،اجتماع انسانی می خوابد،دیگر نه برای زندگانی دنیا زمینه ای باقی می ماند و نه برای
زندگی آخرت؛ حرکت زندگی و کمال زندگی و حیات آدمی متوقف بر آن علایق است ،
و اما سرگرم شدن به آن علائق و رضایت و قناعت و اکتفا کردن به آنها ،نه تنها موجب پیشرفت و ترقی نیست،موجب مزاحمت است.
موجب رکود و توقف است ،بشری که جز این علایق چیزی را نمی شناسد و واقف شده است بر اینها ،حیوانی بیش نیست.
پس زاهد و تارک دنیا کیست؟
آن کسی که دنیا را به حسب روح و مقامات روحی خود طی کرده و به آخرت رسیده است.
گذشته از اینکه موجب رکود و توقف است ،موجب خرابی خودِ همین زندگی است ..آیا گمان می کنید حرص هم میتواند دنیا را
اداره کند؟آیا طمع قادر است دنیا را به خوبی بچرخاند؟آیا خشم و شهوت قادر است به جهان نظم بدهد؟ آیا شکم پرستی و
زن پرستی و پول پرستی و جاه پرستی که همه ی اینها تعبیراتی است از دلخوش بودن و قانع بودن به زندگی دنیا و تمرکز
تمایلات و میل ها در این چیزها،آیا اینها قادرند به بشر سعادت بدهند؟ بشر وقتی زندگی دنیا را خوب اداره می کند و مدینه اش
مدینه ی فاضله می شود که غلام وعبد دنیا نباشد ،اگر اسیر علایق نبود ناچار آن موجودات را مسخّر خود و تابع خود قرار
می دهد و اگر بنده شد و طوق عبودیت به گردن انداخت تا او زنده است تابع امواج دریای خروشان طبیعت است :-(
اللهم بحق الحسین اجعل عواقب امورنا خیرا ....
" التماس دعای فرج مولایمان "